به این زمین گرد که به سرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز. نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد.((فردوسی))
تا چهل سالگی که مغزم خوب کار می کرد، به ریاضیات و پژوهش پرداختم. از چهل تا شصت سالگی که ذهنم ضعیف شده بود به فلسفه روی آوردم و در اواخر که به کلی مغزم کار نمی کرد به سیاست!((برتراند راسل))
هر کس به جهان آمد خانه ای نو ساخت و چون مُرد خانه به دیگری گذاشت. دومی، بنا را به سلیقه ی خود تغییر داد، اما هیچ کس در پی اتمام آن برنیامد.((گوته))
سماجتُ سختکوشی یه [=یک] استعداده [=هنره].((مارک تواین))
همیشه قضایا را پیش از تصمیم گیری به محکمه وجدان تسلیم کنید. وجدان راهنمای بی نظیر و قاضی بیطرفی است.((منتسکیو))
زندگانی را بیش از حد تصورم زیبا یافتم.((هلن کلر))
عاقلانهازدواج کنتاعاشقانهزندگی کنی((دکتر شریعتی))
مردانِ کارآزمودهی اجتماعی و سیاسی با حالات تصنّعی میتوانند خود را بر فراستِ زمامداران عرضه کنند، و خوش خدمتی خود را به رخ آنان بکشند، در صورتی که پشت این نقاب ساختگی، نه خیرخواهی و خیراندیشی دارند و نه امانتداری برای انجام وظایف خود.((امام علی (ع)))
برای امیدها و آرزوهای خود، محدودیت قائل نشوید.((وین دایر))
مردم بدون عشق [ همچون ] کورانی هستند که به هیچ وجه به منزل نخواهند رسید.((ژان ژاک روسو))