دسته بندی ها

سخن بزرگان (احمد شاملو)
1- ن که دانست زبان بربست و آن که می گفت ندانست.
2- عشق، سوءتفاهمی است که با یک متاسفم فراموش می شود.
3- لیس خور کفش ستمگران به پهنای زبان کفش لیس ها است و قدرت ستم آنها با توان تاب آوردن ستمدیدگان برآورده می شود.
4- دنیایی که انسان ناگزیر باشد برای اثبات ناچیزترین حقوق خویش، تا حد مرگ سرود بخواند، دنیای بسیار زشتی است؛ دنیایی وارونه با مفاهیم وارونه.
5- با مشاهده ی یک در، بی درنگ لزوم دیوارها احساس می شود. آیا با مشاهده ی یک دیوار هم، به همان اندازه لزوم یک در را احساس می کنیم؟
6- آرمان هنر اگر جغجغه ی رنگین به دست کودک گرسنه دادن یا رخنه ی دیوار خرابه نشینان را به پرده ای تزئینی پوشاندن یا به جهل و خرافه دامن زدن نباشد، پیشرفت انسان است... هنرمند، بالقوه می تواند منجی جهان باشد، چرا که با یقین کامل می توان حکم کرد که دل و دماغ جلاد شدن را ندارد.
زندگینامه احمد شاملو :
احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد یا الف. صبح، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ به سبب فعالیتهای سیاسی، پایانِ همان تحصیلات نامرتب را رقم میزند.شهرت اصلی شاملو به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویییا شعر منثورشناخته میشود. شاملو که هر شاعر آرمانگرا را در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام میانگاشت، در سال ۱۳۲۵ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد.