دسته بندی ها

سخن بزرگان (جواهر لعل نهرو)
1- دنیای ما مثل خانواده ی بزرگی از ملتهاست.
2- اگر بخواهیم چیزی درباره ی دنیای خودمان بدانیم نباید تنها به کشور کوچکی که ممکن است در آن به دنیا آمده باشیم بیندیشیم بلکه باید به تمام کشورها و تمام مردمی که بر روی زمین هستند فکر کنیم.
3- پنداشتن بسیار شیرین است زیرا ما با پنداشته های خود می توانیم افسانه های پریان را هم بسازیم.
4- تنها راه حقیقی برای درک داستان زمین این نیست که در این باره در کتابهای مردم دیگر، مطالبی بخوانیم بلکه بهتر این است که به خود کتاب طبیعت باز گردیم.
5- هر قطعه سنگی که می بینی در کنار راه یا در دامنه ی کوهی افتاده است می تواند صفحه ی کوچکی از کتاب طبیعت باشد و می تواند برایت چیزی بگوید البته به شرط آن که خواندنش را بدانی.
6- نیروی فکر، آدمیزاد را از حیوانات متمایز ساخت. همین نیرو آنان را از نیرومندترین و بزرگترین حیوانات وحشی هم نیرومندتر ساخت.
7- فیل بسیار بزرگ و نیرومند است، بسیار نیرومندتر از فیلبان کوچکی که روی گردنش می نشیند. با این همه فیلبان می تواند بیندیشد و چون بهتر از فیل می اندیشد ارباب و آقای فیل شده است.
8- مردمی که در یک کشور زندگی می کردند و به هم نزدیکتر بودند طبعاً با یکدیگر بیشتر آشنا می شدند و تصور می کردند که بهتر از مردمان دیگری هستند که در کشورهای دیگر زندگی می کنند و در کمال نادانی با یکدیگر می جنگیدند.
9- جنگیدن مردم با هم و کشتن یکدیگر نابخردانه ترین کاری است که انسان می تواند بکند؛ این کار برای هیچ کس ثمری ندارد.
10- کار نکردن و دیگران را برای خود به کار واداشتن، مایه ی افتخار و غرور آدمی نیست.
11- اکنون در هر کشوری مردم تصور می کنند که خودشان بهتر و باهوش ترین مردمانند و دیگران به خوبی و شایستگی ایشان نیستند.
12- هر کس خودش و کشورش را خوبتر و بهتر از دیگران می شمارد، اما در حقیقت هیچ کسی نیست که در خود میزانی خوبی و میزانی هم بدی نداشته باشد و به همین شکل، هیچ کشوری هم نیست که در آن چیزهای بد و از برخی نظرها خوب نباشد.
13- ما باید خوبی را در هر جا پیدا می کنیم بگیریم و بکوشیم تا بدی را هم از هر جا که هست دور سازیم.
14- ما باید ببینیم که در رفتار و آداب ما چه چیزهای خوبی هست و بکوشیم تا آنها را پاس داریم و هر چه را هم بد است باید به دور افکنیم. همچنین اگر در کشورهای دیگر هم چیزهای خوبی هست مسلما باید آنها را فرا گیریم.
15- ما که هندی هستیم باید در هند زندگی کنیم و برای هند کار کنیم، اما نباید فراموش کنیم که در عین حال در پیوند با خانواده ی بزرگتری که در سراسر جهان است قرار داریم و سرانجام، مردمی هم که در سایر کشورهای جهان زندگی می کنند خویشاوندان و پسر عموهای ما هستند.
16- ما باید بکوشیم تا سراسر جهان به گونه ای در آید که بتوان در آن شادمان تر و خوشبخت تر زندگی کرد.
17- هرچند مرد تفنگدار به اندازه ی یک مرد بی سلاح متمدن نباشد، نباید به او گفت که متمدن نیست زیرا در غیر این صورت با تفنگی او را از پا در خواهد آورد.
18- بهترین نشانه ی تمدن، وجود انسان بزرگوار و نیک است که خودخواه نباشد و همراه با دیگران برای خوشبختی همه کار کند.
19- کار کردن با هم برای خیر و خوشی مشترک و همگانی از هر چیزی بهتر است.
20- اکنون روزگاری است که شخصی که هیچ کار نمی کند پولهای اضافی هنگفتی به دست می آورد، در حالی که بیشتر کسانی که با زحمت و سختی، کار زیادی انجام می دهند هیچ سهمی از آن به دست نمی آورند!
21- بیشتر مردم معمولاً دلیل کارهای خود را از یاد می برند و بعدها بدون اینکه بفهمند چرا، از کارهای دیگران پیروی می کنند.
22- باید به یاد داشته باشیم که پول به خودی خود ثمره ای ندارد و فقط ابزاری است که به ما کمک می کند تا با آن، کالاها را مبادله کنیم.
23- اگر پول برای تهیه ی چیزهایی که مورد نیازمان است صرف نشود هیچ ثمره ای ندارد.
24- تاریخ به معنی جنگها و شرح زندگی چند نفر اندک شمار نیست که شاه شده یا سرداران بزرگی بوده اند. تاریخ باید درباره ی مردم یک کشور برای ما سخن بگوید که چگونه زندگی می کردند، چه کارهایی انجام می دادند و چگونه می اندیشیدند. تاریخ باید از رنجها و شادی های آنان و از دشواری ها و مشکلاتشان برای ما سخن بگوید و بگوید که چگونه بر این دشواری ها چیره شدند.
25- برگرداندن تصاویر آویخته بر دیوار، مسیر تاریخ را دگرگون نمی کند.
26- در زندگی چیزی بدتر و خطرناک تر از بی نظمی نیست.
27- به گذشته خود هرگز نمی اندیشم، مگر آنکه بخواهم از آن نتیجه ای بگیرم.
28- میدان جنگ به کسی فرصت مطالعه نمی دهد؛ هرکس هر چه می داند باید به کار ببرد.
29- چشم داشت احترام از هیچ کس نداشته باش تا احترامی که به تو می گذارند، شیرین تر جلوه کند.
زندگینامه جواهر لعل نهرو :
جواهر لعل نهرو (जवाहरलाल नेहरू) (زاده ۱۴ نوامبر ۱۸۸۹ - درگذشته ۲۷ مه ۱۹۶۴) از رهبران جنبش استقلال هند و کنگره ملی هند بود. او به عنوان اولین نخستوزیر هند پس از اعلام استقلال در ۱۵ اوت ۱۹۴۷ (۲۳ مرداد ۱۳۲۶) انتخاب شد.