دسته بندی ها

سخن بزرگان (محمد حجازی)
1- از هر گره که به ابرو می زنیم، صد گره به کارمان می خورد.
2- غالباً از نادانی وحشتی نداریم، از اینکه ما را نادان بدانند می ترسیم.
3- سکوت بر دانا و نادان هر دو زیبنده است؛ عیب نادان را می پوشاند و دانا را فرزانه تر جلوه می دهد.
4- آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند.
5- اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند، دو نفر را بدبخت کرده است.
6- گذشته، سرمایه ای است که اندوخته ایم؛ می توان آن را به تأسف و اندوه صرف کرد یا برای موفقیت آینده به کار برد.
7- اگر آنچه از گذشته تجربه آموخته ایم در آینده به کار بریم، مثل این است که دو بار عمر کرده باشیم.
8- برای درست اندیشیدن باید نخست دل را از کینه و بدی پاک کرد.
9- در گرفتاری باید اندیشه را به جنب و جوش در آورد نه اعصاب را.
10- آن که خیال می کند شاید فردا گرفتار شود، از اینکه الان گرفتار است بیشتر رنج می برد.
11- جهان هر کس به اندازه وسعت فکر اوست.
12- اگر روزگار یک موجب حلال فراهم می کند، ما خود به دست خیال، ده موجب دیگر می سازیم.
13- داروی تمام دردها نیکی است؛ به شرط آنکه ندانند شما نیک هستید، وگرنه نمی گذارند نیک بمانید.
14- شادی نعمت همیشه هماهنگ با رنجی است که برده ایم.
زندگینامه محمد حجازی :
محمد حجازی (۲۵ فروردین ۱۲۷۹ در تهران - ۱۰ بهمن ۱۳۵۲ در تهران)، نویسنده، رماننویس، نمایشنامهنویس، مترجم، سیاستمدار و روزنامهنگار معاصر ایرانی است. سید محمد حجازی، ملقب به مطیعالدوله، فرزند نصرالله مستوفی، پدرش مستوفی دربار قاجار بود. محمد حجازی تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه سن لویی در تهران انجام داد. پس از گذراندن دوران تحصیلی متوسطه به فرانسه رفت در آنجا دانشنامه مهندسی در تلگراف بیسیم گرفت و پایاننامه خود را در برلین به فارسی ترجمه کرد. در مراجعت به ایران به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد. سپس عهدهدار سمتهای مختلفی شد، از جمله مدیر مجله «ایران امروز»، و «پست و تلگراف و تلفن»، شد و مقالات خود را در نشریات آن زمان بخصوص باباشمل، به چاپ میرساند. حجازی صاحب سبکی نو و دلنشین در نویسندگی است همین امر او را در زمره نویسندگان درجه اول قرار میدهد.