application دانلود اپلیکیشن وحید مجیدی
ورود / ثبت نام 🗝️

آخرین بروزرسانی: "1404-09-23"

غزلیات حافظ - Hafez ghazals - دیوان حافظ - Hafez divan - منتخب غزل‌های حافظ - selected Hafez poems - تعبیر اشعار حافظ - Hafez poem meanings - شعر کلاسیک فارسی - classical Persian poetry

غزلیات حافظ Hafez ghazals دیوان حافظ Hafez divan منتخب غزل‌های حافظ selected Hafez poems تعبیر اشعار حافظ Hafez poem meanings شعر کلاسیک فارسی classical Persian poetry

غزلیات حافظ یکی از درخشان‌ترین آثار ادبی در تاریخ جهان است؛ مجموعه‌ای از اشعار کوتاه و پرمغز که در آن عرفان، عشق، فلسفه و نقد اجتماعی با زبانی نمادین و شاعرانه در هم آمیخته‌اند. حافظ شیرازی نه‌تنها شاعر است، بلکه متفکری است که در هر بیتش جهانی از معنا نهفته است. شعر او زبانی دوگانه دارد؛ ظاهری عاشقانه و باطنی حکیمانه. این ویژگی است که باعث شده غزلیات حافظ پس از قرن‌ها همچنان زنده، تازه و قابل‌تفسیر باقی بمانند.

در نگاه نخست، غزل‌های حافظ دربارهٔ عشق، باده و میخانه‌اند؛ اما این مفاهیم در واقع استعاره‌هایی‌اند برای آزادی، حقیقت و رهایی از ریا و تزویر. او با هنرمندی خاص، در پشت هر واژهٔ ساده، لایه‌هایی از معنا را پنهان کرده است. عشق در غزلیات حافظ نه‌تنها تجربه‌ای انسانی است، بلکه مسیری برای رسیدن به حقیقت الهی محسوب می‌شود. او عاشق را سالک راه می‌داند و معشوق را نماد حقیقت مطلق.

در مکتب عشق، درس استاد حافظ این است: رندی، یعنی آزادگی در برابر ریا.

ویژگی زبانی حافظ از دیگر شاعران فارسی‌زبان متمایزش می‌کند. زبان او پر از ایهام، تلمیح، استعاره و تضادهای هنرمندانه است. هر بیت می‌تواند چند معنا داشته باشد و همین چندلایگی است که خواننده را به تأمل وامی‌دارد. مثلاً در بیت:

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

در ظاهر سخن از آفرینش عشق است، اما در لایهٔ عمیق‌تر، شاعر به نظریهٔ تجلی الهی اشاره می‌کند؛ یعنی پیدایش هستی از عشق خداوند به خویشتن. چنین تلفیقی از عرفان و شعر، غزلیات حافظ را به اثری جاودانه تبدیل کرده است.

رندی در شعر حافظ یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم است. رند، انسانی است که حقیقت را می‌بیند، اما به ظاهر دینی و ظاهرسازی اعتنا ندارد. او میان زاهد ریاکار و عاشق راستین تفاوت می‌گذارد. در جایی می‌گوید:

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

اینجا حافظ با زبانی طنزآمیز و کنایه‌آلود، تضاد میان ظاهرگرایی و درون‌گرایی را نشان می‌دهد. او نمی‌خواهد دین را نفی کند، بلکه می‌خواهد روح دین — یعنی عشق و صداقت — را از قید ریا آزاد سازد.

در دنیای حافظ، میخانه جایی برای مستی نیست؛ پناهگاهی است برای روح‌های آزاد از قید تظاهر.

تصویرسازی و نمادها در غزلیات حافظ شگفت‌انگیزند. باده، می، ساقی، پیر مغان، گل و بلبل همه مفاهیمی چندوجهی‌اند. «می» می‌تواند هم شراب واقعی باشد و هم معرفت الهی. «پیر مغان» نماد دانای بی‌ریاست، و «میخانه» نماد حقیقتی است که در آن قید و تکلف جایی ندارد. این چندمعناییِ مداوم، باعث شده که شعر حافظ همیشه تازگی خود را حفظ کند و هر نسل معنای تازه‌ای از آن بیابد.

عرفان در غزلیات حافظ برخلاف عرفان خشک و زاهدانهٔ دیگران، با شادی، موسیقی و زیبایی آمیخته است. او خدا را نه در کنج صومعه، بلکه در بزم و عشق می‌بیند. در جایی می‌گوید:

در ازل ما به هم آمیختیم و ز هم جدا شدیم تا دوباره به هم آییم اگر خدا خواهد

در این بیت، مفهوم وحدت وجود و بازگشت به اصل الهی با لحنی عاشقانه بیان شده است. حافظ به ما می‌آموزد که عرفان بدون عشق، بی‌روح است و عشق بدون معرفت، بی‌ثمر.

نقد اجتماعی و سیاسی نیز بخش مهمی از غزلیات حافظ است. او در دوران پرآشوبی می‌زیست؛ دوره‌ای که ریا، فساد و تعصب مذهبی در جامعه گسترده بود. اما به جای اعتراض مستقیم، نقد خود را در لفافهٔ شعر بیان می‌کرد. با زبان رمز و کنایه، زاهدان دروغین و حاکمان ستمگر را می‌نواخت. این شیوهٔ گفتار زیرکانه، او را از گزند حکومت‌ها حفظ کرد و در عین حال، شعرش را پر از عمق و طنز کرد.

حافظ به ما یاد می‌دهد که می‌توان حقیقت را گفت، بی‌آنکه فریاد زد.

ساختار موسیقایی غزل‌های حافظ دقیق و گوش‌نواز است. وزن‌های نرم و روان، ردیف‌های تکرارشونده و قافیه‌های خوش‌صدا باعث می‌شوند که شعرش مانند نغمه‌ای دل‌انگیز در ذهن بماند. حتی وقتی شعر او را بدون موسیقی می‌خوانیم، آهنگ درونی کلمات و توازن نحوی، حس ملودی ایجاد می‌کند. از این رو غزل‌های او برای آواز و موسیقی سنتی ایران الهام‌بخش بوده‌اند.

فال حافظ نیز یکی از نمودهای فرهنگی ماندگار شعر اوست. ایرانیان در شب یلدا، نوروز یا لحظه‌های تردید، دیوان حافظ را می‌گشایند و با نیت دل، تفألی می‌زنند. شاید از نگاه عقلانی، فال نوعی نمادگرایی باشد، اما در فرهنگ ایرانی، فال حافظ گفت‌وگویی عاشقانه با وجدان و ضمیر ناخودآگاه است. هر بار که دیوان را می‌گشایی، در واقع از درون خودت پاسخ می‌گیری.

نفوذ جهانی حافظ بسیار گسترده است. آثارش به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، روسی و عربی ترجمه شده‌اند. شاعران بزرگی چون گوته در «دیوان غربی-شرقی» از حافظ الهام گرفته‌اند. گوته درباره‌اش گفت: «حافظ آزاد است، چون حقیقت را می‌گوید.» این آزادگی فکری، راز ماندگاری اوست.

حافظ شاعر قرن هشتم است، اما اندیشه‌اش برای قرن بیست‌ویکم هم تازه است.

پرسش‌های متداول درباره غزلیات حافظ:

  • چرا شعر حافظ چندمعناست؟ چون او آگاهانه از ایهام، تضاد و استعاره استفاده می‌کند تا معنا را در چند سطح بسازد.
  • آیا حافظ فقط شاعر عشق است؟ خیر؛ او فیلسوفی شاعرانه است که از عشق به‌عنوان مسیر معرفت بهره می‌گیرد.
  • رندی در شعر حافظ یعنی چه؟ رندی نماد آزادفکری، صداقت درونی و بی‌اعتنایی به ظواهر ریاکارانه است.
  • آیا فال حافظ ریشه عرفانی دارد؟ بله، زیرا هر بیت حافظ بازتابی از تجربه درونی انسان است و مخاطب را با ضمیرش روبه‌رو می‌کند.

جمع‌بندی: غزلیات حافظ آیینه‌ای است از روح ایرانی — عاشق، عارف، منتقد و رند. شعر او دعوتی است برای دیدن زیبایی در تضادها، حقیقت در رمزها و عشق در میان رنج‌ها. در جهانی پر از فریب و هیاهو، حافظ ما را به صداقت دل، آزادی اندیشه و زیبایی گفتار فرا می‌خواند. هر بار که غزلش را می‌خوانی، انگار آینه‌ای روبه‌روی خودت گرفته‌ای؛ چون شعر حافظ، بیش از هر چیز، حدیث دل انسان است.

logo

غزل شماره 292 حافظ - قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع


غزل مورد نظر را انتخاب کنید

ribbon-top
(1)
قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع

(2)
شراب خانگیم بس می مغانه بیار
حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع

(3)
خدای را به می‌ام شست و شوی خرقه کنید
که من نمی‌شنوم بوی خیر از این اوضاع

(4)
ببین که رقص کنان می‌رود به ناله چنگ
کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع

(5)
به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت
که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع

(6)
به فیض جرعه جام تو تشنه‌ایم ولی
نمی‌کنیم دلیری نمی‌دهیم صداع

(7)
جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد
ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع

ribbon-bottom

✍️معنی ابیات:

1) به آبرو و فرّ و شکوه شاه شجاع قسم که با هیچ کس بر سر مال و منصب دنیا نزاع و دعوا ندارم .
2) از شراب خانگی زده شده ام از آن مـی کهنه که مُغ می اندازد بیاور. هم پیاله من آمد. ای هم قطار راه توبه خداحافظ.
3) شما را به خدا، خرقه مرا با شراب شستشو دهید که من بوی خیری از این روزگار و اوضاع (زهد و تقوی) نمی شنوم .
4) ببین، کسی که گوش دادن به ساز را اجازه نمی فرمود، همنوای چنگ در حال رقص و پای کوبی است.
5) به شکر این نعمت که تو پادشاهی فرمانروایی و من بنده فرمانبردارم به عاشقان عنایت و توجه داشته باش .
6) ما (چون خاک) تشنه و چشم به راه تراوش جرعه یی از جام توایم که پر رویی نکرده و برای تو دردسر نمی آفرینیم.
7) روزگار خریدار و قدردان هنر نیست و مرا نیز جز این چیزی نیست. با این کالای بی رونق برای تجارت دیگر به کجا بروم ؟
8) خداوند پیشنانی و چهره حافظ را از خاک درگاه با عظمت شاه شجاع دور مکناد !


📝معنی کلمات:

حشمت : شکوه و بزرگی، قدر و منزلت، آبرو و شرم .
جاه و جلال : فرّ و شکوه، منصب و عظمت .
شاه شجاع : ابوالفوارس جلال الدین بن محمد مبارزالدین دومین پادشاه آل مظفّر .
نزاع : جنگ و خصومت، ستیزه .
شراب خانگیم بس : دیگر شراب خانگی برای من بس است.
مــی مُغانه : شراب در خُم مانده و کهنه مُغان و پیران نگهبان آتشکده .
حریف : هم پیاله، رفیق باده نوشی .
وِداع : خداحافظ، بدرود .
خدای را : برای خاطر خدا، شما را به خدا سوگند .
به میم شستشوی خرقه کنید : با می خرقه مرا شستشو کنید .
اوضاع : روزگار و زمانه، وضع زُهد و تقوی.
رُخصه : رخصت، اذن و اجازه، اجازه شرعی.
استماع : شنیدن، گوش دادن .
سَماع : آواز.
مطیع : فرمانبردار .
مُطاع : فرمانبردار، اطاعت شده، کسی که مردم اطاعت او کنند.
فیض : بخشش بهره، آبی که از دو طرف نهر به زمین های اطراف سرازیر شود.
جرعه : آن مقدار از مایعات که به یکبار نوشیده شود، یکدَهان .
دلیری : پر رویی، گستاخی، تهوّر .
صُداع : دردسر، مزاحمت .
هنر نمی خَرَد : قدر هنر نمی داند.
کِساد : بی رونق .
متاع : کالا
کساد متاع : متاع کساد، کالای بی رونق .
جبین : پیشانی .
بارگه کبریا : بارگاه با عظمت .
کبریا : بلندی مرتبت، بزرگی (مخفف کبریاء).


💬توضیحات:

وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
بحر غزل : مجتث مثمّن مخبون مقصور
*
خواجو : به سوز سینه رسند اهل دل به ذوق سماع که شمع سوخته دل را ز آتش است شعاع
*
بعضی از حافظ شناسان محترم این غزل را از دیوان ساخته و پرداخته خود حذف فرموده اند و سبب آن به ظنّ قوی این بوده که غزل با تعریف و مدح شاه شجاع شروع شده و با آن ختم می شود و این را دور از شأن حافظ دانسته اند!
برحسب اتفاق در این غزل بیتی است که نه تنها انگیزه سرودن این غزل را دربردارد بلکه زبان گویای پریشان حالی و بازگو کننده درماندگی های حافظ است .
پیش از این که به شرح آن بیت بپردازیم لازم به توضیح است که غزل دیگری نیز در بعضی از نسخ خطی و چاپی دیوان حافظ در مدح شاه شجاع و با این مطلع شروع می شود :
به فرّ دولت گیتی فروز شاه شجاع که هست در نظر من جهان حقیر متاع
که بیت یاد شده در غزل بالا در این غزل نیز مشاهده می شود و ما به پیروی از نسخه قزوینی ـ غنی که فاقد غزل دومی است، بیت مورد نظر را در غزل به جای بیت هفتم قرار دادیم، همانطور که دیگر حافظ شناسان محترم چنین کرده اند.
اجمالاً شاعر از سر استیصال می فرماید : من یک هنری مَردَم و این روزگار خریدار هنر نیست. اگر تعارف تو نکنم و به تو چشم عنایت نداشته باشم دیگر به چه کسی رو کنم و از کجا هزینه زندگی را تأمین نمایم؟ این مطلب از زبان شاعری بلند همت که زندگانی خود را در راه همکاری با شجاع، شاه شجاعی که خودش اهل شعر و ذوق و فهم است به هدر داده و اکنون مورد بی مهری طبیعت و او قرار گرفته. در واقع نه تنها تبرئه کننده حافظ بلکه بازگو کنده همه گرفتاری های اوست و اگر این بیت و این غزل از دیوان حذف شود هر آینه برگه دفاعیّه شاعر از بین خواهد رفت.
اجمالاً شاعر در این غزل مطلب مهمی را برای شاه شجاع می شکافد و می گوید به آبرو و عزت تو سوگند که علت و انگیزه مخالفت فیمابین من و رقیبان و بداندیشان که تو آن ها را خوب می شناسی، بر سر مال و منصب دنیا نیست بلکه بر سر عقیده است چرا که من با این مردمان دورویِ دروغگوی متظاهر نمیتوانم موافق باشم .
سپس در بیت سوم به کنایه می گوید من را از شراب سیراب و خرقه ام را در آن غرق کنید تا شاهد و ناظر اوضاع ناگواری که در پیش رو داریم نباشم و این ایهامی است هم به آشفتگی امور دولتی در اثر روی کار آمدن مخالفان حافظ و هم به ناسازگاری روزگار در روزهای آینده برای خود او .
شاعر در بیت چهارم از سرمستی و خوشحالی شیخ علی کلاه به سبب گرفتن منصب قاضی القضاتی اشاره یی دارد. پس می توان گفت این غزل پس از بالا گرفتن اختلافات میان شاه شجاع و حافظ بر سر شیوه رفتار حافظ چه در اجتماع و چه با رقیبان سروده شده و منظور حافظ ترمیم و تغییر عقیده شاه شجاع بوده و ضمناً مشکلات مادی و احتمالاً قطع یا تأخیر حواله وظیفه، سبب آن بوده است چه شاعر در بیت ششم می گوید من تشنه لب و چشم به راه فیض از جرعه جام تو هستم و بیش از این به تو اصرار نمی کنم.


💡درک اشعار:

کاری از دست کسی برنمی آید فقط به خدا توکل کن. کاری کرده ای که نتیجه ای منفی دارد. فقط خداست که می تواند تو را از ورطه ی خطر نجات بخشد. دست به دعا بردار و مطیع درگاه حق باش به مرحمت خدا همه چیز روبراه می شود.


غزل شماره قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع حافظ قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

غزل شماره 293 سعدی , غرل , قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع , غزل قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع , غزلیات حافظ , غزل حافظ , غزل شماره 293 حافظ - قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

غزلیات حافظ مجموعه‌ای از اشعار عاشقانه، عارفانه و فلسفی است که با زبانی شاعرانه و موسیقایی، مفاهیمی چون عشق، معرفت، رندی و حقیقت را در قالبی لطیف بیان می‌کند. دیوان حافظ از برجسته‌ترین آثار ادبی ایران و جهان به‌شمار می‌رود و تأثیر آن بر زبان و فرهنگ فارسی بی‌نظیر است.

بله، هر غزل حافظ چندلایه است و می‌توان آن را از زاویه‌های مختلف معنا کرد. از نگاه ادبی، عاشقانه و عرفانی تا اجتماعی و فلسفی. همین چند‌معنایی بودن باعث شده آثار حافظ همیشه تازه و قابل تفسیر باقی بمانند و هر خواننده، معنا و حس مخصوص خود را از شعر بگیرد.

برای فهم بهتر، ابتدا معنی لغات و ترکیبات دشوار را بخوانید، سپس شرح‌های معتبر مانند قزوینی–غنی یا خانلری را بررسی کنید. خواندن شعر با صدای بلند، توجه به وزن و موسیقی شعر و درک فضای روحی شاعر کمک می‌کند تا عمق مفاهیم را بیشتر حس کنید.

سنت فال گرفتن با دیوان حافظ از گذشته تا امروز در فرهنگ ایرانی جایگاه خاصی دارد. مردم باور دارند که با نیت کردن و باز کردن دیوان، پاسخ خود را از شعر حافظ خواهند یافت. این رسم بیشتر جنبه فرهنگی و روحی دارد و نوعی ارتباط شاعرانه و امیدبخش با اشعار حافظ ایجاد می‌کند.

کافی است بخشی از بیت مورد نظر یا کلمه‌ای خاص را در موتور جستجو یا پایگاه‌های معتبر اشعار حافظ وارد کنید. بیشتر سایت‌های ادبی، امکان جستجو بر اساس واژه، شماره غزل یا حرف ردیف را دارند. این روش ساده‌ترین راه برای یافتن شعر دلخواه در میان غزلیات فراوان حافظ است.
وحید مجیدی صدر

مدیر ارشد فناوری (CTO)

مدرس دانشگاه و مجتمع فنی تهران

من وحید مجیدی، مدرس طراحی و برنامه‌نویسی وب با سابقه‌ی تدریس در دانشگاه تهران و مجتمع فنی تهران. در طول سال‌ها فعالیت آموزشی، تلاش کرده‌ام مفاهیم فنی را به‌صورت پروژه‌محور و کاربردی آموزش دهم تا هنرجویان و دانشجویان بتوانند مهارت‌های خود را در محیط‌های واقعی توسعه دهند و به متخصصان کارآمد در حوزه‌ی فناوری تبدیل شوند.

در کنار تدریس، به‌عنوان طراح و برنامه‌نویس وب در توسعه‌ی سامانه‌های نرم‌افزاری، پلتفرم‌های فروش آنلاین و سیستم‌های سازمانی فعالیت دارم. تخصص من در طراحی، توسعه و بهینه‌سازی سامانه‌های تحت وب است؛ از برنامه‌نویسی فرانت‌اند و بک‌اند گرفته تا معماری نرم‌افزار، سئو و زیرساخت‌های DevOps.

نظرات
توجه: شماره موبایل وارد شده در وب سایت نمایش داده نمیشود
توجه: ایمیل وارد شده در وب سایت نمایش داده نمیشود

سریع و آسان

🎯

دقیق و قابل اعتماد

🌍

آنلاین و همیشه در دسترس

💡

ابزارهای هوشمند